در سال های اخیر رشد به کارگیری دیجیتال مارکتینگ در میان کسب و کارها به عنوان یک راهکار بازاریابی مدرن پیشرفت چشمگیری داشته است و هر روز  شاهد ظهور مفاهیمی جدید در حوزه مارکتینگ هستیم. مارکتینگ اتومیشن یکی از این مفاهیم است که با گستردگی استفاده از دیجیتال مارکتینگ و مواجهه روزمره کاربران و مشتریان با پیام های متعدد تبلیغاتی، به کارگیری آن هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.

وقتی رقابت بین کسب و کارها در بازاریابی دیجیتال بیشتر می شود این موضوع به خودی خود باعث کاهش نرخ تبدیل یا conversion در تبلیغات و کاهش تعداد کلیک کاربران بر روی آگهی های تبلیغاتی می شود.

به عنوان مثال حتی زمانیکه شما برای کاربران وبسایت خودتان که اجازه ارسال پیام های تبلیغاتی را به شما داده اند هم اقدام به ارسال پیام می کنید همچنان نرخ conversion پایینی را تجربه می کنید. علت اصلی این اتفاق این است که افراد در طی روز مدام پیام های مختلف تبلیغاتی از برندها و کسب و کارهای مختلف دریافت می کنند و این به طور طبیعی شرایط را برای موفقیت نرخ تبدیل سخت تر می کند.

استفاده از مفهوم segement در بازاریابی دیجیتال

استفاده از segement در بازاریابی دیجیتال شاید اولین راهکار برای بسیاری از کسب و کارها برای کمک به افزایش نرخ تبدیل در میان کاربران و  مشتریان احتمالی آنها بوده است.

در این حالت کسب و کار به سراغ بخش خاصی از بازار با ویژگی های خاص می رود و سعی می کند تا پیام مناسب را برای مخاطب مناسب ارسال کند. به عنوان مثال کاربران یک شهر خاص، جنسیت خاص، مجرد یا متاهل ها و یا هر ویژگی دیگری را در نظر می گیرد و سعی می کنند تا پیام تبلیغاتی خود را برای آنها ارسال کند. این موضوع که اگر پیام خود را برای مخاطبی ارسال کنید که ارتباط نزدیک تری با محصولات و خدمات شما دارد نتیجه بهتری خواهید گرفت کاملا واضح به نظر می رسد اما با این حال همچنان شاهد ارسال پیام های انبوه تبلیغاتی بی هدف توسط بسیاری از کسب و کارها هستیم که نتیجه ای جز اتلاف سرمایه و صرف هزینه های بسیاری بالا برای آنها در پی نخواهد داشت.

گرچه استفاده از طبقه بندی و تقسیم بازار و مخاطبان و ارسال پیام هدفمند برای آنها کاری بسیار موثر است و باعث افزایش نرخ تبدیل می شود اما با این حال استفاده از این ویژگی به تنهایی کافی نیست.

مارکتینگ اتومیشن یک پله بالاتر از استفاده از segment در بازاریابی دیجیتال

مارکتینگ اتومیشن در واقع به این معنی است که شما یک پیام را به صورت اختصاصی برای یک فرد ارسال می کنید. احتمالاً شما هم مانند بسیاری از افراد این روزها اینگونه پیام های شخصی سازی شده را از بسیاری از برندهای معروف در ایران دریافت می کنید. پیام هایی که عمدتاً با نام شما آغاز می شود. پیامی مانند “مهدی عزیز شما می توانید در دوره جدید دیجیتال مارکتینگ با ۵۰ درصد تخفیف شرکت کنید.” یا پیامی مانند “مهسای عزیز، محصول کرم ضدآفتاب که به سبد خریدتان اضافه کرده اید در حال اتمام است. پیش از اتمام خرید خود را کامل کنید.”

اما چگونه در یک فروشگاه آنلاین با هزاران مشتری می شود چنین پیام هایی را برای افراد به صورت منحصر به فرد ارسال کرد؟ آیا این امکان وجود دارد که افرادی به صورت دستی تمام رفتارهای کاربران را بر روی سایت بررسی کرده و متناسب با اقدامات آنها پیام های مرتبطی را برای آنها ارسال کنند؟ قطعاً پاسخ منفی است. حتی اگر چنین کاری در عمل انجام شدنی باشد بدون شک می تواند همراه با خطاهای انسانی بی شماری باشد.

این جا همان نقطه ای است که مفهوم مارکتینگ اتومیشن مطرح می شود. در واقع تمام این کارها توسط ابزارها و پلتفرم های مارکتینگ اتومیشن انجام می شود. مارکتینگ اتومیشن روی این موضوع کار می کند که با توجه به رفتار کاربران بر روی سایت، سفرهای مشتری مختلفی را تعریف می کند و با توجه به این سفرهای تعریف شده پیام های مختلفی را برای کاربران به شکل کاملا هدفمند و در زمان های از پیش تعریف شده ارسال می کند.

اگر مارکتینگ اتومیشن به شکل صحیح در یک کسب و کار پیاده سازی شود کارهای مارکتینگ مجموعه بسیار سرعت بالایی می گیرد، انجام فعالیت ها بسیار لذت بخش تر می شود و نرخ تبدیل به طرز  قابل ملاحظه ای تغییر خواهد یافت.

برای پیاده سازی مارکتینگ اتومیشن در یک کسب و کار شما نیازمند به کارگیری یک پلتفرم مناسب برای اجرای الگوهای خود در بازاریابی و تعریف اقدام ها یا action های مناسب با توجه به هر سفر مشتری هستید.

از جمله پلتفرم های مطرحی که در بسیاری از کسب و کارهای دنیا از آنها استفاد می شود می توان به نام هایی چون webengage و insider  اشاره کرد که بسیاری از کسب و کارهای ایرانی نیز از این پلتفرم ها برای اجرای برنامه مارکتینگ اتومیشن خود از آنها استفاده می کنند.

پیاده سازی اصولی و هدفمند مارکتینگ اتومیشن نیازمند به کارگیری یک تیم متخصص در حوزه دیجیتال مارکتینگ است که تجربه های متعددی در اجرای انواع سناریوها و سفرهای مشتری را داشته باشد. به کارگیری این تجربه در کنار یک پلتفرم مناسب می تواند به طور همزمان موجب افزایش نرخ تبدیل و موفقیت هرچه بیشتر کمپین های تبلیغاتی آنلاین شده و از سویی دیگر هزینه های مارکتینگ را به طرز چشمگیری کاهش دهد.